loading...
فانونه , جوک , اس ام اس , عکس , کلیپ , فیلم , دانلود آهنگ جدید
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 240 جمعه 08 اسفند 1393 نظرات (0)

مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزهای شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش، در مزرعه شخم می زد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1555
  • کل نظرات : 200
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 291
  • آی پی امروز : 115
  • آی پی دیروز : 120
  • بازدید امروز : 252
  • باردید دیروز : 316
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,144
  • بازدید ماه : 5,164
  • بازدید سال : 60,776
  • بازدید کلی : 2,222,361
  • کدهای اختصاصی